اعتصابات كارگری در كانادا
یكبار دیگر تقابل دمكراسی با طبقه كارگر
جلیل بهروزی

آنجا كه كارگران به جدال آشكار با سرمایه داران برمیخیزند بورژوازی از تمام سلاحهای خود، از مجلس گرفته تا ارتش و رسانه ها بهره میگیرد تا مبارزه و مقاومت كارگران را درهم شكند. شناعت دمكراسی این طبقه در چنین دوره ای بیش از هر زمانی خود را نشان میدهد.

در ماه ژوئن امسال ما شاهد دو اعتصاب بزرگ و قدرتمند كارگری در كانادا بودیم. اعتصاب كارگران پست سراسری به رهبری اتحادیه CUPW یكی از اتحادیه های باسابقه رادیكال كارگری در كانادا با عضویت ۴٨٠٠٠ كارگر و دیگری اعتصاب ۳٨٠٠ كارگران بخش فروش بلیط و پذیرش هواپیمایی ایر كانادا Air Canada به رهبری اتحادیه CAW . (ناگفته نماند كه بخشهای دیگر هواپیمایی ایر كانادا، خلبانان، خدمه، مكانیكها، باربران و... كه بیش از ۲٠٠٠٠ نفر هستند همزمان در حال مذاكره بوده و احتمال این كه به كارگران اعتصابی میپیوستند زیاد بود.)

اعتصاب كارگران پست كه بصورت چرخشی و موضعی بود (سه روز در هفته و هر روز در یك شهر و یا یك ناحیه) پس از دوازده روز با لاك آوت (بسته شدن) كمپانی پست توسط مدیریت مقابله شد. دولت در هفته دوم اعتصاب قبل از این كه كارفرما اقدام به بستن كمپانی كند، اعلام كرد كه لایحه بازگشت به كار را به مجلس خواهد برد و متعاقبا در ۲۱ ژوئن پس از هیجده روز اعتصاب و لاك آوت به این كار دست زد.

اعتصاب كارگران ایر كانادا در دومین روز خود با تهدید قانون بازگشت بكار وزارت كار مواجه شد و سه روز بیشتر طول نكشید. در نتیجه كارگران با دریافت اضافه حقوق و اصلاحاتی در طرح پیشنهادی كارفرما در رابطه با حقوق بازنشستگی روز جمعه ۱۷ ژوئن به سركار بازگستند. و قرار بر این شده كه مامور حكمیت وزارت كار مذاكره بر سر حقوق بازنشستگی را نظارت كرده و تعیین تكلیف كند.

جدال كارگران در هر دو مورد اساسا مقابله با تهاجم كارفرما به حقوق بازنشستگی است. سازمان پست كانادا در تلاش است كه با ایجاد سیستم استخدامی دوگانه از یكطرف در بین كارگران قدیم و جدید انشقاق ایجاد كند و از طرف دیگر هزینه های حقوق بازنشستگی را تنزل دهد. طرح بر این است كه از این پس كارگران استخدامی نه تنها از حقوقهای پایین تری برخوردار بوده بلكه از مستمری بازنشستگی نیز بی بهره خواهند بود. هواپیمای ایر كانادا نیز درصدد است كه مستمری بازنشستگی را قطع كرده و بجای آن بازخرید سابقه كار را متدوال كند.

تهاجم به حقوق بازنشستگی، تهاجم آشكار به كل طبقه كارگر و آتیه آن است. سرمایه داران در تلاشند كارگری كه پس از سالها رنج و تلاش به امید برخورداری از حداقل حقوق بازنشستگی است را بدون هیچ گونه تضمین رفاهی رها كنند تا به سودهای سرسام آور خود هرچه بیشتر بیافزایند. از نظر این طبقه، كارگری كه دیگر قادر به كار نیست بدون ارزش مصرف هست. به همین سادگی. حمله به حقوق و مزایای بازنشستگی، حمله به ضعیفترین بخش طبقه كارگر، بخشی كه دیگر از سلاح اعتصاب برخوردار نیست، میباشد و از آنجایی كه برای كارگر در حال اشتغال موضوع فی الحال نبوده توسط طبقه سرمایه دار و دولتش بسادگی مورد تهاجم قرار میگیرد. ولی ما شاهد بودیم كه طبقه كارگر در سطح اروپا، یونان و فرانسه بعنوان نمونه های بسیار برجسته آن، در شمال آمریكا همین دو نمونه اخیر و مورد كارگران جنرال موتورز در سال ۲٠٠٩ با حساسیت ویژه ای بدان مواجه شده و جدالهای بزرگی را سازمان دادند.

اعتصاب كارگران هواپیمایی ایركانادا و كارگران پست در كانادا همچنین نمونه های قدرتمندی از مقابله طبقه كارگر با تهاجم سرمایه داران به سطح معیشت و زندگی خود بود. طبقه سرمایه دار و دولت آن بر بستر بحران عمیق اقتصادی كه بدان دچارند در تلاشند كه بار بحران نظام خود را بر دوش كارگران خالی كنند. این یك حركت كلاسیك این طبقه برای پایان دادن به بحرانهای دوره ای خویش میباشد. دو نمونه اخیر نشان داد كه در كانادا با قدرت گیری حزب محافظه كار بعنوان حزب اكثریت این تهاجم خیلی آشكار و با تعجيل صورت میگیرد. این بار توجیه دولت این است كه اعتصاب كارگران ایر كانادا در شرایطی كه اقتصاد در حال "ركود" رو به بهبود (ریكاوری) است ضربه مهلكی به آن خواهد زد. و در مورد پست نیز مسئله پایین بودن سود آوری این كمپانی را دلیل میاورند. اما كارگران بدون توجه به این توجیهات فریبكارانه وارد یك جدال بزرگ برای حفظ دستاوردهای رفاهی خود شدند و از حمایت و تحسین وسیع جامعه نیز برخوردار گشتند.

اما نقش اتحادیه های كارگری در به زمین نشاندن این اعتصابها را نباید از یاد برد. جدا از نقش تاریخی اتحادیه ها بعنوان یك اهرم سازش و ایجاد تعادل بین دو طبقه متخاصم، كارگر و سرمایه دار، بطور مشخص اتحادیه پست با پیش گیری تاكتیك اعتصاب موضعی و چرخشی از همان ابتدا تیر خلاص را به مبارزه و قدرت ۴٨٠٠٠ كارگر پست وارد كرد. و یا بطور نمونه اتحادیه اتومبیل سازان، سی ای دبلیو، بعنوان رهبر اعتصاب كارگران هواپیمایی ایركانادا كه سابقه سازشكاری و راست بودن آن بر همه آشكار است، با عدم سازمان دادن و بسیج كل كارگران این شركت عملا قدرت و صلابت اعتصاب را از همان بدو امر در نطفه خفه كرد.

اما آن چه كه بیش از هر چیز در جریان این اعتصابات برجسته بود، پوسیدگی و ریاكاری دمكراسی و پارلمانتریسم بورژوازی بود. دولت حافظ طبقه سرمایه دار یكبار دیگر نشان داد كه چه قدر قوانین و مجلس اش در كنار پلیس، ارتش و سازمان مخفی اش طبقه كارگر و منفعت و مبارزه آن را نشانه گرفته است. آنجایی كه مبارزه و اعتصاب كارگران بتواند ضربه مهلكی به نظام گندیده و غیر انسانی سرمایه داری وارد كند، بكارگیری سلاح "قانون بازگشت بكار" ظاهران بهترین سلاح دولت سرمایه داران بر علیه كارگران در عین حفظ ظاهرسازی و رعایت دموكراسی است. از یك طرف بخاطر سالها جدال و جانفشانی طبقه كارگر حق اعتصاب در بخشی از كشورهای سرمایه داری از جمله در كانادا "محرز" بوده و از طرف دیگر این حق توسط یك سری قوانین ارتجاعی از جمله " قانون بازگشت بكار" كه میتواند بطور موردی توسط مجلس سرمایه داران تصویب شود، كاملا زیر پا گذاشته میشود.

هر اعتصاب و جدال كارگر برای بهبود شرایط زیست و كار خود مدرسه ای است برای انقلاب اجتماعی و برای آزادی و برابری. اعتصاب كارگران در كانادا از این نظر استثنا نبوده و از این جنبه طبقه كارگر جهانی و كارگران در ایران از آن درسهای ارزنده ای خواهند آموخت. زنده باد اعتصاب، زنده باد انقلاب كارگری!

۲۲ ژوئن ۲٠۱۱